طراحی پروژه ها EPC
پروژه های مهندسی، تدارک، ساخت (EPC):
پروژه های مهندسی، تامین کالا و ساخت و اجرا را EPC می نامند که در واقع سرنام این واژگان زیر است:
Construction |
Procurement |
Engineering |
در چنین پروژه هایی تمام فعالیت های لازم برای اجرای پروژه از مرحله طراحی ومهندسی تا تدارکات وساخت نهایی بر عهده یک پیمانکار گذاشته میشود .پیمانکاران عمومی وپروژه های TURN-KEY در همه ی صنایع و در ابعاد متفاوت وجود دارند.
این گونه نیست که اگر اصول مهندسی، تامین کالا و اجرا را بدانیم، آنگاه بتوانیم پروژه را به صورت EPC اجرا کنیم. همچنین نمی توان
شرکت پارت شبکه پرداز بامداد با قرار دادن چهار واحد مهندسی، تامین کالا، اجرا و مدیریت پروژه در ساختار سازمانی خود توانایی اخذ و اجرای پروژه های EPC را دارا می باشد. ترکیب عملیات، اداره کردن، تحویل به موقع با هزینه پیش بینی شده با در نظر گرفتن ریسک ها در محدوده هر قرارداد مفهومی جز مهندسی و مدیریت پروژه ندارد.
ترکیب یا در هم آمیختن عملیات فنی، طراحی، اجرایی، و تامین کالا، بسیار پیچیده است. این شرکت با بهره گیری از نیروهای متخصص در زمینه های فنی، طراحی، اجرایی و تامین کالا که با استفاده از دانش و تجربه خود در حال خدمات رسانی به کشور عزیزمان ایران هستند، آمادگی اخذ و اجرای پروژه های EPC را دارا می باشند.
تاریخچه قراردادهای EPC
استفاده از شرایط قراردادهای تیپ فیدیك در سازمان برنامه و بودجه سابق، با اخذ وام از بانكجهانی در دهه 40 خورشیدی (مقارن با 61 - 1960 میلادی) شروع شد و با ترجمه كتاب قرمز به فارسی، مورد استفاده قرار گرفت. این قراردادها تا سال 1990 در دنیا متداول بود.
در سال 1990 (خرداد 1369) در كنفرانس سالانه فیدیك كه در نروژ برگزار شد، بحث پیرامون قراردادهای Design and Built مطرح گردید و مقرر شد كه فیدیك برای پروژههای بزرگ وچندمنظوره به این كار بپردازد و براساس آن تقسیم ریسك بین صاحب كار و پیمانكار صورت بگیرد. دراینجا از واژه صاحبكار استفاده میشود تا تفاوتی با واژه كارفرما داشته باشد. امروزه در دنیا به جای واژه Client یا كارفرما، از واژه Owner یا Employer استفاده میشود. یعنی اگر از واژه كارفرما استفادهشود، تمامی توانمندیها در آن نهفته است و احتیاج به مشاور یا پیمانكار وجود ندارد. بنابراین توصیهمیشود كه از این كلمه كمتر استفاده گردد.
علت پیشرفتن بازار كار به سوی قراردادهای EPC
اولین دلیل پیش رفتن بازار کار به سوی قراردادهای EPC اطمینان كارفرما یا صاحب كار از مبلغ نهایی و زمان قطعی پایان كار است. تغییراتزمان در پروژههایی كه به روش EPC اجرا میشوند بسیار كم است زیرا معمولا جریمههایی درنظر گرفته شده برای طرفین در قرارداد زیاد هستند.در قراردادهای نوع EPC این جریمهها واقعاً اجرا میشوند و طرفین همگی دنبال آن هستند كه آن پنالتیها را پرداخت نكنند. در زمانی كه استفاده از سرمایه خصوصی در اجرای فایننس مطرح است، قطعاً باید از قراردادهای نوع EPC استفادهكرد. یكی از موارد دیگری كه در EPC وجود دارد، جلوگیری از سستی مسئولیت و تقسیم كار است. اصولاً در قراردادهای نوع EPC مسئولیت از یك مؤسسه خواسته میشود و به عبارت دیگر مسئولیت تقسیم نمیشود. در نتیجه مسئولیت در عملكرد، آزمایش، كارایی و تجهیزات به طور كامل برعهدهپیمانكار است.
پیش نیازهای لازم برای اجراء پروژه به روش EPC
- در پروژه های EPC می بایست در ابتدای کار مطالعات اولیه پروژه یا Feasibility Study همراه با طراحی محتوای (مفهومی ) Conceptual Design انجام شده باشد . در غیر اینصورت ارائه قیمت در فرصت محدود برگزاری مناقصه میسر نمی شود. بعلاوه مبانی پروژه در مدارک مناقصه نیز باید کاملاً تثبیت گردد. در این روش انجام تمام یا بخشی از مراحل مختلف کارهای مهندسی پروژه ( مقدماتی یا مفهومی ، اولیه یا بنیادی و تفصیلی یا جزییات ) مد نظر می باشد .
- توانایی دستگاه اجرایی در تعریف دقیق و کامل پروژه و تفاهم دوجانبه ما بین دستگاه اجرایی و پیمانکار در خصوص محدوده و هدف پروژه
- توانمندی دستگاه اجرایی از حیث مدیریت پروژه
- تامین اعتبار مورد نیاز و دسترسی به آن در موعدهای از قبل تعیین شده
- وجود پیمانکار توانمند که دارای ویژگیهای یک پیمانکار عمومی و یک مشاور (طراح) بصورت توأم باشد .
- وجود مشخصات و الزامات فنی استاندارد و تثبیت آن در ابتدای کار.
امروزه پروژه های EPC در داخل کشور رشد فزاینده ای داشته و بعلت مزایای اصلی آن یعنی اطمینان از قیمت نهایی و تاریخ قطعی اتمام طرح با استقبال بیشتری مواجه می گردند . نکته حائز اهمیت در مورد انتخاب روش اجرای پروژه ها توجه به فراهم نمودن زیرساخت های لازم برای اجرایی ساختن آنهاست . بنابراین در صورتیکه شرایط پروژه ایجاب نماید روش EPC یا طرح و ساخت می تواند روش مناسبی برای اجراء باشد ، البته به شرطی که زیرساختهای مورد نیاز جهت تحقق آن در کشور بوجود آمده باشد . در غیراینصورت این روش نیز همانند روش سه عاملی قبلی ( کارفرما ، مشاور و پیمانکار ) که فاقد هرگونه اشکال محتوایی و فنی بود، محکوم به شکست خواهد بود .
زیرساختهای مورد نیاز جهت موفقیت روش EPC و سایر روشهای نوین مدیریتی برای اجراء پروژه ها ، در برگیرنده زیرساختهای آموزشی ، مدیریتی ، اقتصادی ، قانونی ، اجتماعی و فرهنگی بوده و فقدان یا ضعف هریک از این عامل ها میتواند موفقیت طرح را با اشکالات جدی مواجه سازد . بنابراین می بایست زمینه آشنایی مدیران و کارشناسان با روش های علمی و نوین مدیریتی فراهم گردیده و پیمانکاران موجود با تقویت توان مهندسی خود قادر باشند تا بدون دخالت سایر مشاورین ،پروژه ها را با کیفیت مطلوب اجراء نمایند .
كنترل كیفی و نظارت در قراردادهای EPC
از دهه 1980 به بعد، مبحث TQM یا Total Quality Management در جهان مطرح گردید و بسیاری از پیمانكاران بزرگ دنیا به آن توجه كردند.
سازمانهایی كه میتوانند پروژههایی را كه به روش EPC اجرا شدهاند مورد كنترل كیفی قراردهند, سازمانهایی هستند كه بحث TQM را درنظر دارند و به كار میبرند.
از آنجا كه در این روش كارفرما تنها كنترل محدودی بر پروژه دارد و نباید در كار پیمانكار دخالتكند، نظارت كارفرما بر جریان پیشرفت كار و اطمینان از انطباق آن با برنامه زمانبندی پروژه، كنترل بر كیفیت تعیین شده، انجام آزمایشهای حسن انجام كار، در قراردادهای EPC توسط نماینده كارفرما انجام میگیرد. اصولاً در چنین قراردادهایی نماینده كارفرما وظیفه نظارت و كنترل پروژه را به عهده دارد. در این قسمت به بیان ویژگیهای نماینده كارفرما در قراردادهای EPCپرداخته میشود. اصولاً نماینده كارفرما كه باید كار تضمین كیفیت را انجام دهد و اختیارات كارفرما را به عهده بگیرد، باید واجد صلاحیت و دارای تخصص لازم در زمینه مسائل مرتبط با طرح و پروژه باشد.بنابراین تنها مهندسان مشاوری میتوانند این نقش را به عهده بگیرند كهاز تخصص كافی در زمینه پروژه موردنظر برخوردار باشند تا بتوانند هدایت كار را در دست بگیرند. دراین زمینه فیدیك معتقد است كه علاوه بر مواردی كه مهندسین مشاور در ایران انجام میدهند (مانند شناسایی و تدوین فاز 1 و 2 و همچنین نظارت بر ساخت) موارد و مأموریتهای دیگری نیز برعهده اینگروه گذاشته شده است. در پیشنویس آییننامه جدیدی كه از سازمان برنامهریزی و مدیریتكشور برای هیأت دولت فرستاده شد, این موارد نیز پیشبینی گردید. مواردی مانند نظارت بر ساخت, مدیریت پروژه، مدیریت كیفیت، مدیریت ساخت، مدیریت هزینه، بررسی و ارجاع كار، فسخ قرارداد، خدمات حقوقی، آموزش فنی، تحلیل مدیریت ریسك، بررسی مقادیر مهندسی ارزش و نظایر آن در این زمینه بخشی از وظایف مهندس مشاور درنظر گرفته شده است.
ویژگی های EPC
- پیمانکار دارای آزادی عمل بیشتری در زمینه انتخاب تجهیزات و تکنیک های اجرایی بوده و همچنین وابستگی خاصی به فعالیتهای دیگران و پیروی از برنامه زمان بندی آنها ندارد .
- سرعت در این پروژه ها بیشتر بوده و با انجام سریع کار، پرداخت های مورد انتظار نیز به موقع می بایست انجام گردد .
- چنانچه پیمانکار از تجهیزات ارزان تر و سطح پایین استفاده نموده و در نتیجه کیفیت کار پائین بیاید، ریسک عدم دریافت آخرین پرداخت را متقبل گردیده و به علاوه ریسک عدم گرفتن کارهای بعدی کارفرما را نیز پذیرا خواهد بود .
- زمان دراین نوع قراردادها از اهمیت خاصی برخوردار است و باید طبق تعهدات ، طرفین بدان متعهد باشند. بنابراین در هر مرحله از پروژه فقط می بایست موارد مهم و اساسی مورد بحث قرار گرفته تا تاخیری در روند اجرای پروژه پیش نیاید . در حقیقت اطمینان از تاریخ اتمام پروژه بسیار بالا است ( بدلیل تعیین جریمه برای هر یک از طرفین در صورت نقض تعهدات).
- کارفرما و مشاورین وی می بایست به مهارت و تجارب پیمانکار اعتماد نمایند و در نتیجه به غیر از مواردی که پیمانکار از وظایف خود بصورت اساسی و کلی عدول میکند، لازم نیست در کار پیمانکار دخالت نموده و یا پیشنهادات را با تاخیر طولانی مورد بررسی قرار دهند.
- مرحله طراحی تقضیلی اهمیت خاصی داشته و کارفرما و مشاورین وی میباید اطمینان یابند که پیمانکار از مشخصات عدول ننموده و استانداردهای پروژه را پائین نیاورده است.
- توافقات مالی و نحوه پرداخت تاثیر بسزایی در قرارداد دارد، لذا می بایست بصورت شفاف و مشخص در قرارداد تعیین شده و بر طبق آن نیز عمل گردد . چنانچه کارفرما در ابتدای امر از خواسته های خود آگاهی کامل داشته باشد یک قرارداد بصورت قیمت یک قلم ( Lump Sum) بهترین گزینه محسوب میگردد . در این حالت پیمانکار می بایست از بنیه مالی مناسبی برخوردار باشد.
- در خصوص راه اندازی پروژه چنانچه کارفرما خواسته ها و الزاماتی داشته باشد میبایست در قرارداد بدان اشاره گردد.
- کارفرما و مشاورین وی بیشترین فعالیت را در فرآیند مناقصه و نظارت عالیه در طول اجراء طرح خواهند داشت. بعنوان یک قانون کلی هر عیب و نقصی که در محدوده تعریف شده کار حادث شود مسئولیت پیمانکار خواهد بود و ریسک و مسئولیت اجرایی از کارفرما به پیمانکار منتقل میشود .
- امکان کاهش هزینه های پروژه بعلت فراهم ساختن امکان طراحی و اجرای اقتصادی وجود دارد . نکته حائز اهمیت در این مورد منافع اقتصادی حاصله بوده که می بایست بین کارفرما و پیمانکار بنحو عادلانه تقسیم گردد . بعبارت دیگر این اطمینان برای کارفرما حاصل میشود که هزینه های نهایی پروژه از مبلغ توافق شده تجاوز نمی کند . ( تغییرات بندرت ممکن است بوجود آید).
- مرحله مناقصه اهمیت بسیار زیادی داشته و در این مرحله کارفرما می بایست نیرو ، هزینه و منابع کافی را به منظور اطمینان از قابلیت های پیمانکار و کیفیت طرحهای پیشنهادی آنها صرف نماید . از سوی دیگر پیمانکار نیز باید وقت و انرژی زیادی برای تهیه پیشنهاد با اطمینان از قابل اجراء بودن و سودآوری آن مصروف دارد . بهتر است هزینه های صرف شده پیمانکار برای آماده کردن مدارک جهت شرکت در مناقصه ( هزینه های طراحی ) بعنوان بخشی از هزینه های طرح دیده شود .
- در کشور ما فقدان پیمانکارانی که بتوانند در این روش کار کنند از جمله مشکلات اساسی محسوب می گردد . شرکتهایی که در عین برخورداری از توان مالی مناسب در سه زمینه متفاوت مهندسی ( E ) ، تدارکات ( P ) ، و اجراء (C) دارای تجربه کافی باشند انگشت شمار هستند . اصولا سود این نوع پروژه ها به تجربه و توانمندی در حیطه سه مورد فوق و ریسک پذیری بالا مربوط می گردد که شرکتهای داخلی فاقد آنها میباشند.
- استفاده از تأمین منابع مالی بصورت فاینانس در این روش با سهولت بیشتری انجام میشود .
- خریدهای خارجی را میتوان بصورت یکپارچه انجام داد .
- ارتقاء قابلیت های ساخت و نوآوری در داخل کشور امکان پذیر می گردد .
- کارفرما بدلیل نیاز به کنترل کمتر در این روش میتواند به فعالیتهای اصلی خود پرداخته و کمترین نیروی پرسنلی ستادی در سیستم خود نیاز خواهد داشت.